این چنین است که اخیرا متوجه شده اید شغل کنونی تان به طور کاملی مناسب شما نیست. اما کامل مطمئن نیستید که با این درک الان خود چه کنید. باید از شغل خود استعفا دهید؟ آیا از پس آن بر میایید و به بهبود شرایط شما کمک می کند؟ درحال حاضر چه بهایی باید بپردازید و آیا می توانید انرژی خود را برای یافتن شغل بهتری بگذارید؟ نمی توان به آسانی به این سوالات پاسخ داد و سنجش عواقب و تاثیرات بی انتها آن ها می تواند از نظر احساسی شما را ناامید کند. خوب، بگذارید کمی ذهنتان را در این مورد آماده کنم.
سه موقعیت وجود دارد که در آن ها شما به طور حتم باید از شغل خود استعفا دهید. نه ضرورتا همین الان – جزئیات این که چطور و چه زمانی باید شغل خود را ترک کنید برایتان توضیح داده شده است. اما در مورد آن سوال آزاردهنده که آیا باید شغل خود را ترک کنید یا خیر، این فهرست به شما کمک می کند ذهنتان را نسبت به این موضوع آرام کنید. اگر هر کدام از موقعیت هایی که در ادامه آمده است در مورد شما صدق می کند، می توانید شروع به برنامه ریزی کنید و به دنبال راهکاری برای استعفا از شغل تان باشید.
- این شغل فقط پایدار نیست
اگر شما خودتان را در موقعیتی می بینید که در آن همه چیز از نظر احساسی، فیزیکی یا ذهنی حتی حضور در محل کار برای شما طاقت فرسا (بدتر) می شود، چه برسد بخواهید از کارتان شگفت زده شوید و به دنبال سطح بالای کیفیت کارتان باشید – شما نیاز دارید که این کار را ترک کنید. ممکن است این موقعیت ناشی از همکارانی باشد که روحیه حمایتی ندارند، سوپروایزری باشد که به شما بی توجه است، رفت و آمد به محل کار که تمام زمان تان را می گیرد یا حجم کاری غیر منصفانه ای باشد که مدیریت کردن آنها برای شما دشوار است. اما با وجود هر یک از این دلایل، بدانید که پیشرفت حرفه ای و اعتماد به نفس با گذشت زمان با یکدیگر ترکیب می شوند – بنابراین حیاتی است بیش از آنکه در یک موقعیت بد گیر کنید، رشد شغلی تان را ادامه دهید.
هم چنین شغل ناپایدار می تواند شامل عدم پرداخت حقوق به شکل سیستماتیک باشد. اگر به آرامی (اما به طور حتم) موجودی شرکت در حال اتمام است، چون که شما شغلی دارید که به اندازه کافی حقوق دریافت نمی کنید، نباید منتظر بمانید که این موجودی شرکت به طور کامل تمام شود که درآن زمان رفتن و ترک شغل سختتر می شود.
در بسیاری از موقعیت ها، روش هایی وجود دارند که بتوان این عوامل را تغییر داد – به عنوان مثال، انتقال به دپارتمان جدید، گرفتن یک پروژه جدید یا درخواست برای افزایش حقوق. اما فرض کنید که شما برای بهتر شدن شرایط تمام تلاش خود را کردید و آن تلاش ها موفقیت آمیز نبودند، اما در مورد آنچه که باید برای مراقبت از خودتان انجام می داده اید احساس بدی دارید.
- این شغل باعث پیشرفت حرفه ای شما نمی شود
یک شغل نباید تنها حقوقی برای شما فراهم کند، بلکه باید به شما در به دست آوردن مهارت ها، تجربه ها، دانش و آموزشی که برای پیشرفت های شغلی تان لازم است کمک کننده باشد. بنابراین اگر خود را در موقعیتی می بینید که در آن به طور غیر قابل قبولی در پیشرفت حرفه ای خود عقب می مانید، زمان ترک این شغل فرا رسیده است.
این کار سختی است که تشخیص دهید چه زمانی در این موقعیت قرار گرفته اید، اما به طور معمول این موضوع با احساس ظرفیت برآورده نشده، بی قراری یا گیر کردن همراه است. به طور خاص، شغلی که به شما این امکان را ندهد که حداقل یکی از مواردی که در ادامه آمده است را انجام دهید ( و به طور ایده آلی چندین یا همه آنها )، پس این شغل منجر به پیشرفت های حرفه ای شما نخواهد شد:
- بدست آوردن مهارت ها، شبکه ارتباطی، تخصص یا گواهینامه ای جدید از طریق کار بر روی پروژه های جدید
- پس انداز پول، بنابراین می توانید برای پیشرفت های شخصی تان سرمایه گذاری کنید
- سرمایه گذاری برای خودتان به طور مستقیم به وسیله پرداخت هزینه آموزش تان یا تجربه های پیشرفت های حرفه ای مانند کنفرانس ها، دوره های آموزشی و آموزش ها از طرف شرکت
- داشتن زمانی برای کشف دیگر وظایف شغلی، سازمان ها و زمینه های کاری
- ساختن روابط با افراد تاثیر گذار خارج از شرکت شما به خصوص افرادی که ممکن است در موقعیتی باشند که بتوانند به شما در ارتقای شغلی یا یافتن شغلی دیگر هنگامی که زمان آن رسیده باشد کمک کننده باشند.
- زیر نظر مربیانی قرار گرفتن که با تجربه تر از شما هستند.
- یافتن انگیزه های فکری در کارتان
- ریسک کردن و در نتیجه فرصتی برای شکست و پیروزی دارید و از آن تجربه ها درس خواهید گرفت
شرکت های بزرگ مطمئن می شوند که شما می توانید همه موارد بالا را انجام دهید، چرا که می دانند این روشی است که می توانند به وسیله آن در جذب افراد با استعداد رشد کنند. اگر در شغل تان با تعداد کمی از این فرصت های پیشرفت روبه رو بودید، هر چه سریعتر به دنبال تغییر شغل خود باشید.
- چیز دیگری (بسیار بهتر) می آید
بعضی اوقات همانطور که در مسیری که برای خود ترسیم کردهاید کنار میروید، ستاره ها هم تراز خواهند شد و فرصتی بیش از حد خوب برای به واقعیت پیوستن خود را نشان خواهد داد. ظهور این فرصت را نخواهید دید، اما شما در مهمانی شام خواهید بود و کسی به سمت شما می آید و می گوید “سلام یکی از دوستان من در شرکت دریم کار می کند و به دنبال فردی برای این موقعیت شغلی است- احساس می کنم شما برای این شغل مناسب هستید!” و درست شبیه این موقعیت، فارغ از یک فرصت شغلی شگفت انگیز دو تماس تلفنی دریافت خواهید کرد و یک مصاحبه غیر رسمی خواهید داشت.
این مورد بی فکرانه به نظر می رسد، اما افراد زیادی را دیده ام که از فرصت ها به علت ترس، وفاداری به شغل شان یا تردید شخصی گذر می کنند. اما به یاد داشته باشید: در انتهای روز، شما در پیشبرد توسعه و رشد خود بیش از آنچه به خودتان مدیون هستید به شرکت خود مدیون نیستید. اگر به شما شغلی پیشنهاد شده است که راه بهتری برای توسعه حرفه تان، مسئولیت پذیری یا خوشبختی تان است – مگر اینکه باعث شکست فاجعه بار کارفرمای فعلی خود شوید – باید از این فرصت استفاده کنید.
مسلما این موقعیت ها همیشه به آن اندازه که ما در این جا نشان داده ایم سیاه و سفید نیستند. تقریبا در هر موقعیت چندین جنبه مربوط به کارتان وجود دارد که باعث می شوند ماندن در این شغل ارزش داشته باشد. اما در مورد اینکه چرا در شغل خود خوشحال نیستید با خود رو راست باشید و اگر موردی وجود دارد که می خواهید تغییر کند یا آن را بدست بیاورید مانند مهارت های خاصی، بعضی جنبه های کاری یک پروژه، موردی که به شما ویژگی های با ارزشی می دهد که قبلا نداشته اید، نگران نباشید و این موارد را درخواست کنید. مدیران خوب علاقه شما در اینکه دقیق هستید و در حال رشد باشید تحسین می کنند و به شما کمک خواهند کرد تا به فرصت های مناسبی که می خواهید دست پیدا کنید.
و اگر تلاش کرده اید و شرکت شما پذیرای درخواست های قلبی شما نیست، نفس عمیقی بکشید و برنامه ترک کارتان را شروع کنید. الان زمان آن است که کاری بزرگتر و بهتر پیدا کنید.
منبع: https://www.themuse.com